شبنم همدان در یادداشتی نوشت:
مدتی است زمزمه های محافل ورزشی مبنی بر طرح ایران برای رواج کشتی بانوان در کشور و گسترش کشتی بانوان ایرانی در سطح بازیهای جهان توجه رسانه ها را به این موضوع جلب کرده و این طرح با سخنان موافقان و مخالفان همچنان در چالش است. تلاش های فدراسیون کشتی برای جهانی کردن کشتی بانوان ایران همچنان در جریان است و طرح اولیه لباس کشتی بانوان نیز به اتحادیه جهانی ارائه شده است. در همین خصوص مسئول روابط عمومی فدراسیون کشتی کشور در مصاحبه ای اذعان داشته: «نمی دانیم چرا رسانه ها این همه کار فرهنگی و ارزشی فدراسیون کشتی را نمی بینند و دوستان هر روز از این مسائل حاشیه ای صحبت می کنند، من از همین جا به تمام دوستان اعلام میکنم که نگران نباشند برای ما حفظ ارزش ها از همه چیز مهمتر است».
در اینکه حفظ ارزش های زنان این مرزو بوم برای فدراسیون کشتی ایران مسئله ای مهم است تردیدی نیست و اصرار بر رعایت اصول حجاب اسلامی در لباس پیشنهادی از سوی فدراسیون بر کسی پوشیده نیست اما آنچه پیش از آن باید بررسی شود ماهیت این ورزش و سنخیت آن با فیزیک زنانه است. درست است که فدراسیون محترم طرح تغییر روش کشتی برای بانوان را نیز ارائه کرده است اما پیش ازآن باید لزوم ایجاد این شاخه جدید در ورزش بانوان کشور بررسی شود. آیا واقعا ورزش بانوان کشور جای خالی یک ورزش نامرتبط و مردانه را حس کرده است که با اضافه کردن کشتی به ورزش بانوان باری از دوش آن برداشته شود؟ و آیا همه مشکلات ورزش بانوان بازبسته به رونق گرفتن و جهانی شدن کشتی بانوان است؟
باید به مسئولان محترم فدراسیون و پیشکسوتانی که سردمدار این طرح هستند متذکر شویم که جایگاه کشتی ایران چیست و ریشه آن در کجاست تا شاید کمی اندیشه کنند و به حفظ ارزش های فرهنگی اصیل کشور بیشتر توجه داشته باشند. مگر نه این است که کشتی ورزشی پهلوانی و دارای پیشینه ای فرهنگی و قدمتی باستانی در کشور ایران است. اگر پهلوانی بودن این ورزش از سوی فدراسیون محترم کشتی مورد قبول است باید پرسید این همه اصرار برای وارد کردن بانوان در ورزشی که پیشینه ای مردانه و بهتر بگوییم جوانمردانه دارد چیست؟
البته باید به این نکته توجه شود که ذکر پهلوانی بودن و عدم سنخیت کشتی با بانوان اکیداً به معنای ضعیف دانستن بانوان یا دیدگاه به اصطلاح مردسالارانه نیست. از آنجا که ماهیت کشتی در گلاویز شدن و جنگ تن به تن و پشت برخاک مالیدن استوار است پر واضح است که زنان مسلمان به اندازۀ تاریخ باستانی کشور با این نوع رزم و نبرد فاصله دارند. از سوی دیگر آنچه باید بیشتر مورد توجه دوستداران ورزش کشتی قرار گیرد طرحی است که برای تحمیل کردن این شاخه بر ورزش بانوان مسلمان ارائه شده است و در آن ماهیت این ورزش اصیل از بین رفته و با اجرا شدن این طرح تنها نامی از کشتی در ورزش بانوان باقی خواهد ماند. به بیان دیگر فدراسیون کشتی با اصرار بر گسترش کشتی بانوان و طرح تغییر کشتی و محدود کردن آن به حملات، هم اصالت و ماهیت این ورزش باستانی را خدشه دار می کند و هم بانوان کشور را به عرصه ای که سازگار با ماهیت وجودی آنها نیست می کشاند.
در این معامله ورزش کشتی و اصالت آن بیش از هر چیز دیگر مورد ظلم قرار می گیرد و این ورزش پهلوانی با از دست دادن بزرگترین فاکتور وجودی خود که خاک کردن حریف و گلاویز شدن است دچار تحولی ناخواسته می گردد.
در پایان شاید بد نباشد اگر چند لحظه به دور همه حاشیه ها ، اصرار ها، انکار ها ، سماجت ها و مخالفت ها صادقانه به حوزه ورزش بانوان توجه شود و کاستی های آن در شرایط و ظرفیت موجود بررسی و پیگیری گردد و نیروهای علمی ، عملی و مالی جامعه بر بهبود و گسترش ورزش این قشر متمرکز شود. شاید با شناختن ضرورت ها و نیازهای حیاتی ورزش بانوان دیدگاه متولیان رواج کشتی بانوان در کشور تغییر کند. از قدیم گفته اند: «یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است» و اگر قرار است در ورزش بانوان سرمایه گذاری انجام شود اولویت با آباد کردن همان ده قدیمی است. قطعا در حوزه ورزش بانوان کاستی ها و نیازها کم نیست و میتوان به جای افزودن شاخه های جدید امکانات ورزشی جامعه را در تعالی و شکوفایی ورزش های موجود که متناسب با ماهیت فیزیکی بانوان و فضای اسلامی جامعه هستندصرف کرد.
انتهای پیام /
دیدگاه شما